𝒎𝒚 𝒅𝒂𝒓𝒌 𝒑𝒊𝒏𝒌

𝙸 𝚌𝚊𝚗 𝚌𝚑𝚊𝚗𝚐𝚎 𝚏𝚘𝚛 𝚢𝚘𝚞 𝚋𝚞𝚝 𝙸'𝚖 𝚘𝚗𝚕𝚢 𝚑𝚞𝚖𝚊𝚗

فراموش

فراموش کردم،تو کسی نیستی که لیاقت من رو داشته باشی.برو به همون دوستات بچسب،همونایی که بی لیاقت لیاقتتو دارن.

stil

یعنی هنوزم به احساسات واقعی من اعتقاد نداری؟ببخشید ولی چشمام هیچوقت دروغ نمیگن،

ولی...

"🧠:تُو‌اینجوری‌داری‌خودِتو‌نابود‌میکُنی.‌🫀‌:وَلی‌مَگِه‌هَمِه‌چیز‌دُروغ‌بود؟:)"

وضعیت

تو نمیتونی انکارش کنی و دروغ بگی چون همه وقتی مسیر نگاهتو دنبال میکنن به اون میرسن.

چطوری

چطوری فهمیدی که عاشقش شدی؟

_از وقتی بین۳۹نفر فقط اون رو دیدم.

ای کاش

قرار نبود بدونی و ای‌کاش هرگز نمیدونستی،ای‌کاش به اون روزا برمیگشتم که باهام عین فرشته رفتار میکردی،و ای‌کاش هرگز توی این جسم به دنیا نمیومدم:)

اون

اون‌فکر‌میکنه‌کسی‌نمیتونه‌در‌این‌حددوسش‌داشته‌باشه

اون‌فکرمیکنه‌حتی‌چشم‌هام‌وتمام‌لبخند‌هام‌وذوق‌هام

همشون‌دروغه

اون‌فکرمیکنه‌من‌روش‌های‌عجیبی‌دارم

اون‌فکر‌میکنه‌من‌بازیگر‌خوبیم

اون‌به‌همه‌اینا‌فکرمیکنه

پس‌بهتره‌فکر‌نکنه.

true

از پارسال یه درسی گرفتم که نباید حقیقت رو به کسایی گفت که ظرفیتش رو ندارن؛تا وقتی بخواد به تفکر مزخرفش ادامه بده و از دید من نگاه نکنه،من مجبورم به اون و تمام اطرافیان که درباره حقیقت سوال میکنن دروغ بگم و این براش بهتره.

چشمای بسته

ازم میخوای چشمام رو ببندم و بهت نگاه نکنم،ولی نمیدونی من با چشمای بسته در حال بوسیدنتم:)

لطفا

"مَغزَم‌یِکَم‌قَوی‌تَر‌باش،نَذار‌اِحساساتَم‌مانِعِت‌بِشَن!"

I know

میدونم تو قبلا جمله"ازت متنفرم"یا"حالم ازت بهم میخوره"رو گفتی ولی بعد از هربار شنیدنش یه شکستن تازه ای رو توی سینه ام احساس میکنم.

باورش نکن

اگه نمیتونی جمله"دوستت دارم"رو باور کنی پس نظرت با جمله"ازت متنفرم"چیه؟اره،من ازت متنفرم،از تو و تک تک دوستات،از تو و تمام اشکایی که بیخودی حرومت کردم و تموم نامه هایی که میخواستم بهت بدم ولی خجالت میکشیدم اینکارو بکنم.اصلا واژه ای به اسم عشق به گوشِت خورده؟یا شایدم فقط معنیشو نمیدونی؟میدونی چندبار با شنیدن اسمت تپش قلب گرفتم؟میدونی چندبار هرشب عکستو بوسیدم؟میدونی از پیامات چندبار اسکرین شات گرفتم؟میدونی هر برخوردم باهات رو ثبت کردم؟نه نمیدونی چون تو همش به فکر خودت بودی و همش تقصیر رو گردن من مینداختی.من تقصیر رو به گردن نمیگیرم همونطور که تو هیچوقت گردن نگرفتی،من ذره ای بهت اهمیت نمیدم همونطور که تو ذره ای بهم اهمیت ندادی،من درکت نمیکنم همونطور که تو درکم نکردی،من رفتارات رو تجزیه تحلیل نمیکنم و توجیح نمیکنمشون و سعی نمیکنم از دید تو قضیه رو ببینم همونطور که تو هیچوقت اینکارو نکردی،من اهمیتی به آسیب دیدنت نمیدم همونطور که تو هیچوقت به آسیب دیدنم اهمیت ندادی،میتونی هرچقدر دلت خواست ازم فرار کنی و بگی ازت متنفرم ولی تنها چیزی که نمیتونی عوض کنی،خود منم.

ربات

اما من چیزی بیشتر از یه ربات نیستم که حق داشتن احساسات رو نداره!

امید

یعنی همه چیز عوض میشه؟شاید این فقط یه امید واحیه ولی اگه غیر از این باشه یعنی همه چیز الکی بود؟همه چیز دروغ بود؟همه اش برای این بود که عذاب ببینم؟